یادش بخیر.
کوچک بودم حدود شش یا هفت ساله پر انرژی و خیلی احساساتی.
یادمه که هر روز عصر بعد از مدرسه به خونهی پدربزرگم میرفتیم. پدربزرگم حدود چهل و پنج ساله و خیلی مهربون و خوش اخلاق بودن و بخصوص منو خیلی دوست داشتن و همچنین من ایشون رو.
یه روز در حالیکه در خونهی پدربزرگم سرگرم بازی بودم زنگ در خونه رو زدن و من دویدم و در رو باز کردم. مردی میانسال بودن و با پدربزرگم کار داشتن. من پیش پدربزرگم رفتم و به ایشون گفتن که یه پیرمرد در خونه با شما کار داره. پدربزرگم گفتن که چه شکلیه و چند ساله؟؟ من هم بدون اینکه فکر کنم گفتم دقیقا مثل شماست. پدر بزرگم کمی ناراحت شدن و چند لحظه تامل کردن و بعدش گفتن یعنی من هم یه پیرمرد هستم؟؟؟ به نظر تو من پیر شدم؟
من که بلافاصله متوجه حرفی که گفته بودم شدم، خیلی پشیمان شدم و…
الان من همسن اون زمان پدربزرگم هستم و اصلا خودم رو پیر حساب نمیکنم و واقعا فکر میکنم که در مورد پدر بزرگم بی انصافی کرده بود.
از اونجا یاد این خاطره افتادم که امروز پسرم حرف مشابهی رو به من گفت و ...
پدر بزرگم رو پنج سال بعد از اون ماجرا بدلیل سکتهی قلبی از دست دادم. کاش که حالا که عمیقا معنی اون حرف و احساس اون لحظهی پدربزرگم رو حس میکنم، پدربزرگم پیش من میبودن.
دنیا خیلی خیلی کوچیکه. کودک دیروز در چشم بهم زدنی جوان فردا و پیر پس فردا میشه و فقط خاطرش برامون میمونه.
پدر بزرگ عزیزم، روحتان شاد.
@mahahabi عملك بشكل جيد كنت الكاتب ذكي جدا وآمل نجاحك قريبا جدا ؟؟ شكرا لك أنا دعم لك في كل مرة ولكن أريد أن كنت دعم لي بفضل كل الوقت لهذا المنصب
You got a 0.83% upvote from @upme requested by: @mshahabi.
Send at least 2.5 SBD to @upme with a post link in the memo field to receive upvote next round.
To support our activity, please vote for my master @suggeelson, as a STEEM Witness
nice
I can read arabic but do not understand this meaning..
سلام برادر
چطور می تونم استیم رو به تومن تبدیل کنم؟
لطفا راهنمایی کنید
فالو شدید 💛