مارها غورباقه ها را می خورند و غورباقه ها از این نابسامانی بسیار ناراحت هستند.
تا اینکه غورباقه ها علیه مارها به لک لک ها شکایت بردند
...لک لک ها هم چندی از مارها را می خورند
...وبقیه را هم تار و مار کردند و غورباقه ها از این حمایت شادمان شدند
...طولی نکشید که لک لک ها گرسنه ماندند
!و شروع کردند به خوردن غورباقه ها
غورباقه ها ناگهان دچار اختلاف دیدگاه شدند؛
...عده ای از آنها با لک لک ها کنار آمدند
.و عده ای خواهان بازگشت مارها شدند
...مارها بازگشتند
.ولی این بار همپای لک لک ها شروع به خوردن غورباغه ها کردند
حالا دیگر غورباقه ها متقاعد شده اند که برای خورده شدن به دنیا آمده اند
ولی حالا تنها یک مشکل برای آنها حل نشده است
اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا توسط دشمنانشان
بسیار زیبا بود. خوشحال می شم صفحه من رو هم فالو کنی